سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر کس از حلال خورد، دلش صاف و نازک و چشمانش اشک آلود شود و برای دعایش حجابی نباشد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

دی 84 - درس اخلاق استاد تهرانی

جستجو در وبلاگ:
Powerd by: Parsiblog ® team.
در رکاب خلیفه(دوشنبه 84 دی 5 ساعت 7:43 عصر )

علی ( ع) هنگامی که به سوی کوفه می آمد وارد شهر انبار شد که مردمش ایرانی بودند کدخدایان و کشاورزان ایرانی خرسند بودند که خلیفه محبوبشان از شهر آنها عبور می کند به استقبالش شتافتند ، هنگامی که مرکب علی به راه فتاد آنها در جلوی مرکب شروع کردند به دویدن . علی آنها را طبید و پرسید " چرا می دوید، این چه کاری است که می کنید ؟ "

این نوعی احترام است که ما نسبت به امرا و افرد مورد احترام  خود می کنیم . این سنت و یک نوع ادبی است که در میان ما معمول بوده است.

علی (ع) فرمود : این کاری که شما می کنید شما را در دنیا به رنج می اندازد و در آخرت به شقاوت می کشاند . همیشه از این گونه کارها که شما را پست و خوار می کند خودداری کنید . بعلاوه این کارها چه فایده ای به حال آن افراد دارد ؟


ولادت پیامبر صلح و دوستی  حضرت عیسی (ع) بر تمام مردم جهان مبارک باد


» سید محمد
»» نظرات دیگران ( نظر)

آرزوی فاطمه قبل از مرگ(یکشنبه 84 دی 4 ساعت 7:4 عصر )

 زهرا جان چه کنم دلت باز بشه غمات فراموش بشه

پسرعمو بعد وفات پدرم رسول الله بلال اذان نگفته دوست دارم بلال یه بار دیگه بلال اذان بگه به یاد خوش زندگی صدای بلال را بشنوم .

 

امیر المؤمین سراغ بلال را می گیرد .

 

ای بلال

 

بله یا امیر

 

بلال دوست دارم اذان بگی

 

 آقا جان علی جان شما می دانید که بعد از وفات رسول الله من عهد کردم اذان نگم مگر اینکه شما را در منبر و محراب ببینم . آقا  آیا امر شماست یا علی

 

نه بلال زهرا خواسته اذان بگی

 

سمعا و طاعتا حالا که زهرا خواسته جانم فدای زهرا

 

همه مردم جمع شدند ، بلال مگه " الله اکبر ، الله اکبر "

حسنین دویدند خونه ، می شنوی مادر بلال اذان میگه  "الله اکبر ، الله اکبر "

گفت برید بچه ها برید سجاده بابام رسول الله را بیاورید گوشه حیاط پهن کنید ، فضه تو هم بیا بالین منو بگیر گوشه حیاط ببر

 یا امام زمان از اینجا به زهرا

        زهرا جان شما که جوان بودید چرا به فضه ی پیرزن گفتید پهلومو بگیر

هر کی گوش دل داسته باشه می شنوه

  خانم می گه  آخه من پهلوم شکسته

 

" اشهد ان لا اله الا الله " ناله زهرا بلند شد درو دیوار مسجد گریانند

" اشهد ان لا اله الا الله " اما آقا جان غل غله آنجا بپا شد که بلال نام رسول الله را آورد .

بلال میگه در خونه مولا باز شد دو تا آقازاده ی زهرا بیرون آمدند هی با دست اشاره می کنند بلال بسه دیگه بلال دیگه اذان نگو بلال

بلال اگر اذانتو تمام کنی می ترسیم ما بی مادر بشیم ...

بلال میگه من اذانمو تمام نکردم از مدینه بیرون رفتم .در عالم رویا شرفیاب شدم خدمت رسول الله

 رسول خدا میگه : بلال تو که بی وفا نبودی بلال

 چر آقا جان ؟

بلال زهرای من در این دنیا دلشو به اذان تو خوش کرده بود چرا اذونتو تمام نکردی .؟

بلال میگه اومدم مدینه رفتم محله بنی هاشم اون در نیم سوخته را به صدا در آوردم حسنین درو باز کردند. بله بلال چه می خواهی ؟

آقا زاده ها اومدم اگه مادرتون دلش می خواد براشون اذان بگم .

این دوتا آقا زاده سر به دیوار گذاشتند ..بلال دیرآمدی   دیر آمدی دیر آمدی

 

 

..... بلال چند روزه بدن مادرمون و به خاک سپردیم ....

 


» سید محمد
»» نظرات دیگران ( نظر)

حکایتی از سعدی(یکشنبه 84 دی 4 ساعت 6:48 عصر )

آورده اند که فقیهی دختری داشت بغایت زشت بجای زنان رسیده و با وجود جهاز و نعمت کسی در مناکحت او رغبت نمی نمود

          زشت باشد دبیقی و دیبا            که بود بر عروس نازیبا

فی الجمله بحکم ضرورت عقد نکاحش با ضریری ببستند . آورده اند که حکیمی در آن تاریخ از سر ندیب آمده بود که دیده نابینا روشن همی کرد . فقیه را گفتند داماد را چرا علاج نکنی گفت ترسم که بینا شود و دخترم را طلاق دهد . شوی زن زشت روی نابینا به


» سید محمد
»» نظرات دیگران ( نظر)

امام باقر و مرد مسیحی(یکشنبه 84 دی 4 ساعت 6:37 عصر )

باقر یعنی شکافنده . به آن حضرت باقرالعلوم می گفتند یعنی شکافنده دانشها

 مردی مسیحی ، به صورت سخریه و استهزاء کلمه باقر را تصحیف کرد به کلمه بقره یعنی گاو و به آن حضرت گفت تو گاو هستی .

امام بدون اینکه از خود ناراحتی نشان دهند و اضهار عصبانیت کنند با کمال سادگی گفتند نه من بقر نیستم من باقرم .

مسیحی ادامه داد تو پسر زنی هستی که آشپز بود .

امام باقر شغلش این بود عار و ننگی محسوب نمی شود.

مسیحی * مادرت سیاه و بی شرم و بد زبان بود

امام باقر فرمودند : اگر این نسبتها که به مادرم می دهی راست است ، خداون او را بیامرزد و از گناهش بگذرد . ولی اگر نادرست و دروغ است خدا از گناه تو بگذرد که دروغ وافترا بستی .

مشاهده این حلم از مردی که قادر بود همه گونه موجبات آزار یک مرد خارج از دین اسلام را فراهم آورد کفی بود تا انقلابی در روحیه مرد مسیحی ایجاد نماید و او را به سوی اسلام بکشاند و مسلمان شود .

               منبع " داستان راستان استاد شهید مطهری "


» سید محمد
»» نظرات دیگران ( نظر)

مشعل های شعله ور(شنبه 84 دی 3 ساعت 11:36 صبح )

به هر که در انجماد افکار متحجّر ؛ زبانش سنگ شده است ودلش یخ بسته و نگاهش به مومیدی گراییده هدیه را مشعلی شعله ور عطا کن ! باشد که از نور و گرمای جانبخش آن دل و دوست زبانش به بار نشیند و به کاروان صلاح و سداد پیوندد و حلقه ولایت در گوش ؛ با پرده نشینان پهنه ملکوت از عشق حضرت دوست سرمست چون شعله نو زاید و کمال افزاید .

                            چنین باد !

                                                        تقی متّقی


» سید محمد
»» نظرات دیگران ( نظر)

<      1   2   3      >
اوقات شرعی

بازدیدهای امروز: 20 بازدید
بازدیدهای دیروز: 32 بازدید
مجموع بازدیدها: 174424 بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ وضعیت من در یاهو ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

دی 84 - درس اخلاق استاد تهرانی
مدیر وبلاگ : سید محمد[93]
نویسندگان وبلاگ :
استاد (@)[0]


کمی خوشرو و خندان هستم
» پیوندهای روزانه «
هئیت متوسلین به حضرت علی اکبر (ع) [221]
احادیث [215]
علی اکبر تهرانی [312]
درس اخلاق استاد تهرانی [333]
حدیث [210]
سفیر [89]
جشنواره پیامبر اعظم [133]
استشهادیون [260]
[آرشیو(8)]



» لینک دوستان من «
استشهاد
» لوگوی دوستان من «






























» فهرست موضوعی یادداشت ها «
سخنرانی[31] . 500 داستان[19] . سایر موارد[10] . امام زمان[6] . مشعلهای شعله ور[4] . درس اخلاق[2] . سخن هفته[2] . کروکی . مذهب . هیئت متوسلین به حضرت علی اکبر (ع) . تهرانی . در اخلاق درویشان . سخن برگزیده . آدرس هیئت . استاد . استاد تهرانی .
» آرشیو یادداشت ها «
آبان 84
آذر 84
دی 84
بهمن 84
اسفند 84
فروردین 85
اردیبهشت 85
خرداد 85
مهر 85
آبان 85
آذر 85
دی85
بهمن 85
اسفند 85
فروردین 86
خرداد 86
تیر 86
مرداد 86
شهریور 86
» صدای استاد تهرانی «
» اشتراک در خبرنامه «