ادامه از قبل ....
... .... که شمع روشن و آن شخص مردی بود با شمایا اعراب بادیه اطراف نجف ، چند دانه خرما مرحمت فرمودند که هسته نداشت. ولی اصلا ایشان در وقت خوردن ملتفت نشدند ، پس از خوردن و رفتن آن شخص ملتفت شدند. فرمودند : خوش نیست که در چنین موارد خوف ، تنها آمدن و فرمودند : این چند نفر شیعه در سرّ من رأی ملاحضه غربت عسکریین را نمی کنند. که اقلّاً در شبانه روزی هر کدام دو مرتبه به حرم عسکریین مشرّف شوند. بعد در طی مکالمات به مجرد اینکه از خیال این زعیم شیعه گذشت که عرب بدوی را چه مناسبت است با این حرف ها ، آن شخص ناپدید شد.
ایشان تازه فهمیدند که چه توفیقی و سعادتی به ایشان ره آورد و سلب شد. بعد از کثرت تأثر از مفارقت آن وجود مبارک بیرون آمده متوجه حرم عسکرین شد و آن شخص سنی تا طلوع آفتاب مدهوش افتاده بود.
(شیفتگان حضرت مهدی ( عج ) )