سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم را روزگارى رسد که در آن از قرآن جز نشاندن نماند و از اسلام جز نام آن . در آن روزگار بناى مسجدهاى آنان از بنیان آبادان است و از رستگارى ویران . ساکنان و سازندگان آن مسجدها بدترین مردم زمینند ، فتنه از آنان خیزد و خطا به آنان درآویزد . آن که از فتنه به کنار ماند بدان بازش گردانند ، و آن که از آن پس افتد به سویش برانند . خداى تعالى فرماید : به خود سوگند ، بر آنان فتنه‏اى بگمارم که بردبار در آن سرگردان ماند و چنین کرده است ، و ما از خدا مى‏خواهیم از لغزش غفلت درگذرد . [نهج البلاغه]

سید محمد - درس اخلاق استاد تهرانی

جستجو در وبلاگ:
Powerd by: Parsiblog ® team.
متن سخنرانی 22 مهر(چهارشنبه 85 آبان 10 ساعت 3:41 عصر )

بسم الله الرحمن الرحیم

یا صاحب الزمان (عج) ادرکنی

برای ذخیره نسخه قابل چاپ اینجا  کلیک کنید.

 سخنرانی جناب شیخ علی اکبر تهرانی

22/07/85

 

با صلوات برای سلامتی وجود مبارک حضرت صاحب العصر و الزمان، رزمندگان اسلام و به روح رهبر انقلاب و شهدای اسلام. دعای فرج را می خوانیم: اللهمّ کُن لِوَلیّک الحُجَّةِ ابن الحسنِ العَسکری صلواتُکَ عَلیهِ و علی آبائِه فی هذِهِ الساعةِ و فی کلِّ الساعَة ولیاً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دَلیلاً و عیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً و تُمَتِعَهُ فیها طَویلاً.

 

*******

 مسئله: هر گاه روزه دار عمداً قی کند روزه اش باطل می شود، و اگر بی اختیار قی کند اشکالی ندارد.

- اگر می دانی شب چیزی بخوری فردا قی می کنی، اگر این کار را انجام دهی باید بعداً یک روز روزه را بگیری.

- اگر روزه دار بتواند جلوی خودش را بگیرد که استفراغ نکند کار خوبی است.

 

هر کس فهمید به روح محترم محمد و آل محمد صلوات بفرستد.

اللهم صل علی محمد و آل محمد

 

*******

 مقدمه

اکثر کسانی که جلسه می آیند ولی عمل صالح ندارند یا متکبر می شوند، علتش همین سه جمله است:

بشنو، بفهم، باور کن.

چقدر درس خواندی مهم نیست، چقدر فهمیدیم و باور کردیم.

 

قرآن می فرماید: نصیب آدمیان چیزی جز سعی و کوشش خودشان نیست. چیزهایی که مورد رضای خدا بوده و قبول شده است از ما می پذیرند.

 

آنهایی که در این یک هفته که 168 ساعت است به نمازشان اهمیت می دهند، سعی می کنند جلوی نفس اماره را بگیرند، سعی می کنند اخلاقیات رسول اللهی و پیغمبری داشته باشند، اینها هیچی را از دست نداده اند.

 

امام صادق (ع): بشنوید و پیروی کنید کسانی را که شما را می گریانند ولی پندتان می دهند و ...

خودش مشرک است و شما را گول می زند که با حرف های باطل سرگرم می کند.

 

آنهایی که پشت سر حرف می زنند خائن اند، آنها مشرک اند، مومن هیچ وقت غیبت نمی کند.

 

مولا علی (ع): هر کس به من پند و اندرز بگوید من غلام اویم.

 

خداوند 4 هزار سال قبل از خلقت عالم رسول الله (ص) را دریای حلم و صبر و ... ساخته است، قبل از اینکه آدم به وجود بیاید اینها بوده اند. خداوند به رسول الله (ص) می گوید: با مردم مشورت کن.

 

ارزش به این است که ما بشنویم و بفهمیم و باور کنیم و به کار ببندیم.

آنجا که همۀ امورمان برای رضای خدا باشد آنجاست که ما روز و شب را از دست نداده ایم، و این نفس ها را بی خود نکشیده ایم.

چرا من در این ماه این قدر تکرار می کنم؟ نفس های ما در این ماه عبادت است. این ماه، ماه عظیم و بزرگی است.

 

ابومالک می گوید به امام چهارم (ع) عرض کردم: یا ابن رسول الله تمام برنامه های دینی را برای من بگو.

 

امام چهارم (ع)می فرمایند:

1-      حق بگویید در تمام حالات.  (مورد رضای خدا حرف بزن.)

2-      وقت قضاوت کردن عادل باش.

3-      وفای به عهد کن.

او می گوید تمام دین را به من بگو، حضرت این سه جمله را می گویند.

 

امام (ع) می فرمایند: سخت ترین ساعات برای ما سه ساعت است:

1- هنگام دیدن ملک الموت (وقت جان دادن )

(من چند نفر را دیده ام، طرف از صبح تا شب قرآن می خواند اما در لحظه های حساس نمی توانست خودش را کنترل کند، در دم مرگ سخت جان داد.)

2- هنگام حرکت از قبر (آن ساعتی که ما در قبر زنده می شویم.)         

(به سلمان (ع) که دم مرگش بود گفتند: چرا گریه می کنی؟ گفت: به سه علت 1- اگر بروم از دوستان جدا می شوم. "دوستان مومن خیلی محترم اند. همین شب جمعه که شما جلسه می آیید، من از تمام شما نیرو می گیرم، شما هم همین طور از دیدن همدیگر لذت می برید." 2- شب اول قبر 3- در مقابل خدا ایستادن با دست خالی. )

3- ساعتی که در برابر خدای عظیم ایستاده ایم یا فرمان بهشت برای ما صادر می شود یا فرمان جهنم.

 

تمام اینها که امروز باد در دماغشان است و می گویند خرافات است، در دو دنیا ذلیل ترین اند چون عمل صالح

نداشته اند و در همین دنیا هم گرفتارند.         

 

لقمان (ع) به پسرش گفت:

- آبرومند و عفیف باش تا زنده باشی.

(از خدا بخواهید که این آمدن گرد خرمن اهل بیت را از شما نگیرد. چون در این دنیا ارزشش برای خودمان است.)

- پسر جان، اگر در کودکی ادب آموزی در بزرگی از آن بهره می بری. 

(تا بچه کوچک است که بچه است، بعد تا 20 سالگی می گویند جوان، بعد یک درخت کج است، می خواهی راستش کنی نمی شود. امام صادق (ع) می فرمایند نوار مغز بچه هایتان را پر کنید از چیزهای خوب قبل از آنکه دشمنان پر کنند از چیزهای بد.)

- پسر جان، از تنبلی حذر کن که باعث ذلت در دو دنیاست و به هیچ مقصدی نمی رسی.

(هر یک شب این جلسه ثوابش را خدا می داند و بس. اگر بگوییم برای یک شب به اندازۀ تهران کیسه های طلا به شما می دهند بالاتر است. کارهای اجتماعی خیلی بزرگ است، نمازهای دسته جمعی و دعاها و عبادت های دسته جمعی را خدا حتماً قبول می کند.)

- اگر با عده ای مسافرت کردی زیاد از آنها مشورت کن. (یا حرف خوب می زنند، حرفشان را گوش کن.)

- پسر جان، اگر از تو کمک خواستند، کمکشان کن و در نماز و غیره از آنها سخاوتمندتر باش.

(آنها خرج می کنند تو هم خرج کن.)

 

امام باقر (ع): خداوند بهشتی دارد که جز سه کس را در آن راه نمی دهد:

1- کسی که به ضرر خود حق را بگوید، راست بگوید. ( اینها موفق اند.)

2- آن کسانی که برای خدا با هم رفاقت کنند.

(می دانی رفاقت برای خدا چقدر عزیز است؟ شما برای رضای خدا می روی رفیقت را ببینی، مستقیم آمدی زیارت خدا، طرف می رود مکه این گونه نیست.)

3- مردمی که در راه رضای خدا یکدیگر را بر هم ترجیح می دهند.

(من 31 سال است که در غرب تهران برای شما جوان ها حرف می زنم، اما هنوز یک بار هم در مغزم نیامده که من از شما بهترم، و کسانی که این گونه اند عبادت هایشان سر جایش می ماند. چرا که بزرگترین دوست آدم های متواضع خداست.)

 

خدا می فرماید: ای پسر آدم، سه لطف در حق تو کردم:

1-      گناهی از تو پوشاندم که اگر بستگانت می دیدند دفنت نمی کردند. (در زمان موسی گناه بر در خانه هایشان نوشته می شد.)

2-      از تو قرض خواستم (یعنی کار خوب که می کنی، پول می دهی، خمس می دهی من از شما قرض گرفته ام، یک بر 10 بر 700 بر 7000 بستگی داره که کجا خرج شود، من به شما در آخرت می دهم که دستتان خالی نباشد.)

3-      3/1 مالت را به خودت بخشیدم. (هر پدر و مادری که وضع مالی اش خوب است یا در زنده بودن یا بعد از مرگ وصیت کند که 3/1 مالش را در راه خدا بدهند.)

 

امام باقر (ع): مومن هم در دنیا دارای عزت و عظمت است، (علت بخل دیگران به شما نورانیت و شرافت شماست.) و برای آخرت رستگار است.

 

علی (ع) بعد از رسول الله (ص) خیلی اذیت شد، چرا؟ می خواست مطیع باشد. وقتی حضرت مکر و حیله اطرافیان را می دید می فرمود:

علی (ع): آه آه اگر نبود عاقبت مکر و حیله و تزویر که در جهنم باشد علی (ع) اول مکار و دانا بود.

چون درک و عقل و معرفت همه اش نزد مومنین است، ولی اهل دنیا هر دوز و کلکی را می زنند که در دنیا آنچه

می خواهند بشود.

 

- و آن طرف که می رود دارای محبت است و همه دوستش دارند.

 

رسول گرامی (ص): بیشتر مردم درباره دو نعمت دنیا مغبون اند:

1- از سلامت بدن (به خاطر حرص و غصه و چشم و هم چشمی)

2- از فراغت، راحتی (یعنی راضی باشد به زندگی خودش، گاهی مریضی حاضری همه چیز را بدهی تا سلامت بشوی.)

 

دو چشم در آخرت گریان نیست و راحت است:

1-      آنهایی که مثل شما می آیند در جلسات، مصیبت می شنوند و گریه می کنند، به خانه می روند توبه می کنند.

2-       آنهایی که شب ها در راه خدا در کشور اسلامی پاسداری می دهند. (نگهبانی می دهند.)

 

حضرت (ص) فرمودند: ای مردم من دو امانت نفیس در میان شما می گذارم که اگر به آنها چنگ زنید هرگز گمراه نمی شوید:

1-      کتاب خدا، قرآن (که اکثراً مردم با آن کاری ندارند، قرآن برای روی سینۀ مرده نیست.) که رشته ای است از آسمان به زمین کشیده.

2-      عترتم، یعنی خاندانم تا وجود مبارک مهدی آل محمد (عج)

 

عده زیادی با خدا کار ندارند که به آنها بگویند روشنفکر، همانند سامری.

- سامری نگفت خدا نیست، آدم با سوادی بود گفت موسی شما را سر می دواند. من در عرض دو یا سه روز خدا را به شما نشان می دهم، فقط مقداری طلا بدهید، هر که احمق تر بود، بیشتر می داد. و یک گوساله ساخت که وقتی در بلندی باد از آن عبور می کرد صدا می داد.

- معاویه هم نگفت خدا نیست قرآن ها را سر نیزه کرد و احمق ها را گول زد، البته همه اش قرآن نبود و می گفتند حسبنا کتاب الله.

هر کس در هر مقامی که هست کاری می کند باید کارش را قرآن و سنت تأیید کند، آنها نمی گویند خدا نیست به عنوان سواد جلو می آیند و گول می زنند.

 

به خاطر اینها است که حضرت می فرمایند سه چیز را باید داشته باشیم:

1- دین فهمی (دور خرمن ولایت بچرخیم.)

2- پندپذیری

3- پندگوی درونی داشته باشیم.

 

بعد می فرمایند: دو صفت است در هر که باشد، در دیوان شاکرین و صابرین نوشته می شود:

1-      در امر دین به بالا دستش نگاه کند.

(ببین طرف چقدر بهتر از شماست، سعی کن مثل او بشی. چقدر به شخصیتش اهمیت می دهد. عظمت مومن به وقارش است. اول دین ورع، وسط دین ورع و آخر دین ورع است.)

2-      در امر دنیا سعی کند همیشه به زیر دستش نگاه کند.

(هر وقت نفست، زنت، فرزندت خواست غر بزند با خودت حرف بزن و راضی باش به آنچه داری.)

 

قرآن: ای کسانی که ایمان آورده اید، ایمان بیاورید.

یعنی عمل کنید به این حرف ها، دینت چیست؟ اسلام، اما عملت ضد قرآن است.

 

پروردگارا، به عظمت و شرافت علی (ع) قسمت می دهیم به دست امام زمان (عج) همۀ ما را در راه خودت دانا و بیدار بگردان.

اللهم صل علی محمد و آل محمد

 

اخلاق برای خداست یا برای خود نشان دادن است؟ اگر برای خود نشان دادن است شرک می شود. اگر از ترس آمریکا و اروپا باشد کفر است. ما از خدا اخلاقی تر نداریم.

 

*******

 قرآن:

سوره  حج

آیه 1: ای مردم بپرهیزید از عذاب پروردگار خود که زلزلۀ قیامت چیزی است بزرگ. (ما با کسی شوخی نداریم.)

 

آیه 2: روزی که ببیند آن زلزله را که بس مهیب است غافل شود هر شیردهنده از آنچه شیر می دهد، و تمام مادرها بچه های خود را فراموش کنند و بگذارند، و هر آبستن و باردار بار خود را رها کند، حال انسان باشد یا حیوان، (آقایان اخلاقی خدا دارد صحبت می کند.) از هول آن روز، و ببینی مردم را از شدت اضطراب چنان از خود بی خود شوند که گویی مست اند ولی مست نیستند، ولی عذاب خدا سخت است.

(از این اخلاقی تر می خواهی؟ ما باید آنچه را خدا فرموده به مردم بگوییم که بدانند همه اش خنده نیست، رقص و آواز نیست.)

 

آیه 3: و بعضی از مردم کسانی هستند که جدال می کنند در وجود خدا و اثبات توحید و بدانید که آنها بی دانش اند و هیچ چیز نمی فهمند.

 

آقایان اخلاقیون، شما خودتان خوانده اید که مولا علی (ع) می فرمایند با متکبرین با تکبر رفتار کنید که عین عبادت است. یعنی می گوید اینها که ضعیف النفس اند و چهار تا کتاب خوانده اند و برای خدا قد علم کرده و با رسول الله (ص) و علی (ع) کار ندارند، اینها متکبرند، با اینها با تکبر رفتار کنید.

اگر یادتان رفته من یادآوری می کنم.

 

امام (ع) می فرمایند: هر کس در عمل مطیع خدا باشد، دوست ماست.

 

اخلاق زمانی ارزش دارد که خدا و رسول الله (ص) و علی بپسندد. کسانی که قبول ندارند متابعت می کنند شیطانی را که متمرد است.

 

آیه 4: نوشته شد بر شیطان و حتم شد که هر کس او را دوست دارد البته او را گمراه می کند و راه می نماید او را به سوی عذاب آتش. (وقتی شیطان انسان را می زند زمین می گوید از تو بیزارم.)

 

بعضی شیعه ها شیون اند؟  بعضی ها می رفتند پیش معاویه برای خود شیرینی و از علی (ع) تعریف می کردند که چنین و چنان، می گفت: ساکت باشید احمق ها، علی (ع) آقا بود، شما قابل نبودید، گریه می کرد و این را می گفت. 

 

آیه 5: ای مردم اگر شما در شک هستید از برانگیخته شدن بعد از مرگ بدانید که ما خلق کردیم شما را از خاک، بعد از خاک نطفه شدید، بعد خون بسته شدید، بعد پاره ای گوشت نرم شدید، بعد ما تمام و کمال و بعضی ها را سالم و بعضی را ناسالم بیرون آوردیم. (چرا؟ چون بعضی ها می گویند طبیعت است. احمق، اگر طبیعت است چرا بعضی ها نازا هستند.) چنین کردیم تا  روشن کنیم از برای شما به این انتقالات حکمت و قدرت خودمان را و قرار می دهیم در رحم ها از نر و ماده. (ما می کنیم این کارها را.)

(آنچه در راه خدا لازم است، ایمان  است، یعنی باور. اگر ایمان نداشته باشی کسی چیزی به شما نمی دهد.)

 

بعد از آن بیرون می آوریم شما را در حال طفولیت، بعد از آن رشد می دهیم شما را تا به کمال قدرت می رسی، بعد از شدت قدرت بر می گردانیم شما را به طرف پیری. بعضی در جوانی می میرند، بعضی در پیری، بعضی ها به قدری پیر می شوند که دیگر چیزی نمی فهمند.

(و اگر مومن باشی هر چه دست و پا و چشمت ضعیف شد خدا عقلت را نمی گیرد.)

می بینی زمین را پژمرده و خشک، وقتی که فرو فرستیم ما برای آن آب را بعد می بینی زمین سبز می شود.

(اینها احتیاج به یقین دارد. معاویه هم برادر زن رسول الله (ص) بود هم نویسندۀ قرآن، ولی خودش یک آن قبول نکرد.)

 

آیه 6: این آثار دلیل بر این است که خدا بر حق است و البته خدا زنده می کند مردگان را، و او بر همه چیز قادر و توانا  است.  (خدا می گوید از نوک انگشتانتان شما را درست می کنم.)

 

- به ابراهیم (ع) گفتند: این مرده که اینجا افتاده نصف آن در آب است و نصف آن در خشکی. خدا چطور می خواهد این را زنده کند؟

ابراهیم (ع) به خدا می گوید: خدایا برای من مرده زنده کن تا ببینم.

خدا می فرماید: مگر تو قبول نداری؟

می گوید: چرا، اما می خواهم قلبم مطمئن بشود.

خدا می گوید: یا ابراهیم چهار تا مرغ (طاووس، کلاغ، اردک، خروس) را بگیر سرهاشان را ببر و پیش خودت نگهدار و بقیه بدنشان را کلاً در هم بکوب و سر چهار کوه بگذار. یکی یکی صدا کن، من برایت زنده می کنم.

ابراهیم (ع) این کار را کرد و گفت: خروس بیاید و بعد خروس آمد و سرش را روی بدنش گذاشت و او را دعا کرد و رفت و بقیه پرندگان هم همین طور.

 

انتخاب هر کدام از این حیوانات یک فلسفه ای دارد:

طاووس: حیوان زیبایی است اما یک عیبی دارد و می گوید "من".

خدا می گوید تو وقتی گردن کلفتی که جلوی نفست را بگیری، ای انسان من را از خودت بیرون کن و به من برس.

اردک: حیوان خوبی است اما لجن خوار است.

خدا می گوید انسان چرا دوست داری لجن بخوری و حرام بخوری و کثیف بخوری، این صفت را از خودت دور کن.

خروس: حیوان باغیرتی است اما خیلی شهوت ران است. 

خدا می خواهد بگوید برادرها شهوت رانی را از خودتان کم کنید.

کلاغ: حیوان است بسیار نجیب، اما علاقه مند به طلاست.

می گوید برای پول برادر من، برای ریاست و چهار روز دنیا خودت را بی آبرو نکن.

خدا برای پیغمبرها یک کارهای خارق العاده ای می کند که مردم قبول کنند او  پیغمبر است.

 

پروردگارا به خون شهدا قسمت می دهیم به دست امام زمان (عج) به حق امام زمان (عج) شر اشرار را به خودشان برگردان.

اللهم صل علی محمد و آل محمد

*************** پایان *****************
تهران- تقاطع خیابان مالک اشتر – خوش
هیئت متوسلین به حضرت علی اکبر (ع)
www.aliakbar.ir
 

انشاء الله خداوند توفیق عمل به همه ما عنایت بفرمایند.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته


 


» سید محمد
»» نظرات دیگران ( نظر)

دین نمایان بیخرد(دوشنبه 85 مهر 24 ساعت 12:40 عصر )

 

این من بودم و تنها من بودم که خط بزرگی که از ناحیه این خشکه مقدسان به اسلام متوجه      می شد را درک کردم.

پیشانیهای پینه بسته اینها، جامه های زاهد مابانه شان و زبانهای دائم الذکرشان حتی اعتقاد محکم و پابرجایشان نتوانست مانع بصیرت من گردد.

- علی (ع) از چه کسانی سخن می گوید؟

- خوارج !

- اولین خروج خوارج به زمان پیامبر (ص) باز می گشت. آن هنگام که ″هرقوص بن زهیر و ″ذوالثدیه″ به نحوه تقسیم غنایم توسط پیامبر اعتراض کردند: ((عدالت کن!)) و اینان از بزرگان خوارج بودند. در پاسخ، پیامبر (ص) فرمودند:

اگر عدالت نزد من نباشد در کجا خواهد بود؟

- و کسانی که عدالت (صفتی از پیامبر) را به زیر سؤال بردند، با حکومت علی (ع) چه  می کنند؟

- خروج ! سرکشی ! طغیان !

- خروج خوارج در ابتدا رنگ سیاست داشت،‌اما کم کم برای خود اصول عقایدی تنظیم کردند و به صورت یک فرقه مذهبی در آمدند.

مذهب خوارج تحت عنوان وظیفه امر به معروف و نهی از منکر بوجود آمد، بی آنکه شرایطش را داشته باشد.

بصیرت در دین و بصیرت در عمل

آنان نه بصیرت دینی داشتند، نه بصیرت عملی. بلکه در اساس منکر بصیرت در عمل بودند. امر به معروف و نهی از منکر را امری تعبدی می دانستند و مدعی بودند آن را باید با چشم بسته انجام داد.

- و دیگر چه؟

- هر کس مرتکب گناه کبیره ای مثل دروغ، غیبت یا شرب خمر می شد، او را کافر و بیرون از اسلام بر می شمردند و مستحق خلود در آتش.

- اما چرا مردم به حرف آنان اعتماد می کردند؟

- آنان زیبایی هایی هم داشتند . مبارزه گر و فداکار، عبادت پیشه و متکلف بودند و بی میل به دنیا و زخارف آن. دست به گناهی نمی آلودند و از هر که دست به گناه می زد بیزار بودند.

- حق با علی (ع) بود. آنان مجموعه ای از زشتیها و زیباییهای فریبنده بودند که هر کسی یارای مقابله با آنان را نداشت.

شیوه مقابله با عابدان بی بصیرت

آگاه ساختن افکار مردم نسبت به اینگونه انحرافات و اینگونه افراد از یکسو، سعی در ارشاد، هدایت و فرصت بازگشت دادن به این اشخاص از سوی دیگر ، بهترین روش مقابله با عابدان بی بصیرت است.

علی بزرگمرد غیرت و جوانمردی، خوارج را در بیان افکارشان آزاد می گذاشت. خود و یارانش در برابر دیدگان مردم با آنان بحث و مناظره می کنند. مردم مجاب می شوند و آنان توهین می کنند، اما دریای صبر و حلم علوی، توهین های آنان را در امواج سینه اش فرو  می برد و تحمل می کند. همین است که 8 هزار نفر از لشکر 12 هزار نفری خوارج در جنگ نهروان به او می پیوندند. علی این شیوه را تا به آنجا ادامه می دهد که افکار عمومی آماده برخورد با خوارج گردد و سرانجام این مردم باشند که از او بخواهند که دیگر با ایشان مدارا نکند و جامعه را از شر این گروه پاک گرداند.

از مقابله با این افراد چه هدفی را دنبال می کنیم؟!

شاید که مقابله کنندگان با این افراد که در نیتشان صادق هستند، ابزار دست دشمنانی قرار گیرند که حتی در نیت هم حقه بازند، و مولا علی این نکته را چه خوب می فهمد :

 پس از من دیگر خوارج را نکشید،

زیرا آن کس که حق را می جوید و خطا می رود همانند آن کس نیست که باطل را می جوید و آن را در می یابد.

اگر چه نعره های انکار خوارج، مسجد کوفه را پر کرده بود و همه جا بر ضد امام شعار می دادند، اما تا هنگامی که دست به خون مسلمانان نیالودند، در کوفه آزاد بودند. پس از آن بود که پهلوان غیرت و بزرگی، چون طوفانی بر آنان شورید و دستشان را از چنین اقداماتی کوتاه کرد.

چرا باید با ایشان مقابله کرد؟

حماقت و جهالت چون پرده ای جلوی چشمان آنان را فرا گرفته بود و چون نابینایانی راه به میان دشمنان می بردند. به فرموده علی (ع) ،

« ایشان تیرهایی هستند در دست شیطان و وسیله ای برای افکندن مردم در بیابان حیرت و تردید.»

هر چند امروز شعار خوارج از بین رفته و مرده است،‌اما روح مذهبشان کم و بیش در میان بعضی افراد و طبقات همچنان زنده و باقی است.


» سید محمد
»» نظرات دیگران ( نظر)

عکس هایی از استاد(شنبه 85 مهر 15 ساعت 11:4 صبح )

با سلام

بنا به درخواست گروهی از دوستان چند عکس از استاد را قرار می دهم شما می توانید به آدرسهای زیر نیز مراجعه کنید

www.aliakbar.ir

www.ostadtehrani2.blogfa.com


» سید محمد
»» نظرات دیگران ( نظر)

4- على علیه السلام و کاسب بى ادب(شنبه 85 مهر 15 ساعت 10:24 صبح )

در ایامى که امیرالمؤ منین علیه السلام زمامدار کشور اسلام بود، اغلب به سرکشى بازارها مى رفت و گاهى به مردم تذکراتى مى داد.
روزى از بازار خرمافروشان گذر مى کرد، دختر بچه اى را دید که گریه مى کند، ایستاد و علت گریه اش را پرسش کرد. او در جواب گفت : آقاى من یک درهم داد خرما بخرم ، از این کاسب خریدم به منزل بردم اما نپسندیدند، حال آورده ام که پس بدهم کاسب قبول نمى کند.
حضرت به کاسب فرمود: این دختر بچه خدمتکار است و از خود اختیار ندارد، شما خرما را بگیر و پولش را برگردان .
کاسب از جا حرکت کرد و در مقابل کسبه و رهگذرها با دستش به سینه على علیه السلام زد که او را از جلوى دکانش رد کند.
کسانى که ناظر جریان بودند آمدند و به او گفتند، چه مى کنى این على بن ابیطالب علیه السلام است !!
کاسب خود را باخت و رنگش زرد شد، و فورا خرماى دختربچه را گرفت و پولش را داد.
سپس به حضرت عرض کرد: اى امیرالمؤ منین علیه السلام از من راضى باش ‍ و مرا ببخش .
حضرت فرمود: چیزى که مرا از تو راضى مى کند این است که : روش خود را اصلاح کنى و رعایت اخلاق و ادب را بنمایى . (14)


» سید محمد
»» نظرات دیگران ( نظر)

سخنان در 17 خرداد(شنبه 85 خرداد 20 ساعت 12:37 عصر )

رسول خدا فرموده اند :
بدترین چیزهایی که بر امتم می ترسم سه چیز است :
1) لغزش علما ( فرق نمی کنه دانشگاهی یا حوزه ای )
2) استدلال منافق که در بحث مجادله می کند تا گفته اش را جا بیندازد.
3) توجه و علاقه مردم  به دنیا که گردنشان را خورد می کند .
جوانان عزیز دنیا هیچ بدی ندارد چونکه حضرت علی فرموده که من یک ساعت دنیارا به هزار سال آخرت نمی دهم چون در این یکساعت می توانم کاری کنم که در آخرت 1000 سال راحت باشم و امام سجاد از خدا تقاضا دارند که تا وقتی بدنشان در راه خدا حرکت می کند عمرشان را زیاد کنند ولی اگر جسم خواست که از راه خدا و رسولش بیرون رود از خدا تقاضای مرگ می کند.
پس مهم این است که ما از این دنیا چه بهره ای ببریم.
امام صادق (ع) :
گناهانی که نعمت ها را دگرگون می سازند 7 تا است :
تجاوز به دیگران 
هر کاری که بکنی و باعث اذیت مردم شود
آدم کشی
اگر بچه را تربیت نکنی او را کشته ای در قبل ها به خاطر فقر بچه ها را می کشتند اما امروزه با ریختن پول جلوی بچه ها آنها را می کشند . تلویزیون که از صبح رقص و مطربی برای بچه ها پخش می کند و بعضی ها هم بچه ها را به کودکستانی می فرستند که همه اش رقص اواز و مطربی است .
در کودکی بازی در جوانی مستی در پیری سستی پس کی خداپرستی
ستم کردن
بدترین ستم را آنهایی می کند که باید به دین و مذهب جوانها برسند و نمی رسند .
شراب خواری که پرده را می درّد
زنا که روزی را کم می کند
بدان یک غیبت که مکنی 36 زنا پات می نویسند و اگر گوش کنی 10 برابر می نویسند .
قطع رحم که نابودی را شتاب می دهد .
قطع رحمی را گفته که برای دنیا باشد نه برای خدا
گناهی که دعا را برمی گرداند و مستجاب نمی شود نافرمانی خدا و آزردن پدر و مادر است .

متن کامل

امشب سخنرانی استاد برگزار می گردد


» سید محمد
»» نظرات دیگران ( نظر)

3- سیره امام سجاد علیه السلام(سه شنبه 85 خرداد 16 ساعت 12:1 عصر )

 

یکى از اقوام امام سجاد علیه السلام ، نزد حضرتش آمد و شروع به ناسزا گفتن کرد. حضرت در جواب او چیزى نفرمودند چون از مجلس آن شخص ‍ برفت ، حضرت به اهل مجلس خود فرمود: شنیدید آنچه را که این شخص ‍ گفت الان دوست دارم که با من بیایید و برویم نزد او تا جواب مرا از دشنام او بشنوید.
آنان گفتند: ما همراه شما مى آییم و دوست داشتیم که جواب او را مى دادى . حضرت حرکت کردند و این آیه شریفه را مى خواندند: (آنان که خشم خود را فرو نشانند و از بدى مردم در گذرند (نیکو کارند) و خدا دوستدار نکوکاران است .)
(12)
راوى این قضیه گفت : ما از خواند این آیه فهمیدیم که حضرت به او خوبى خواهد کرد.
پس حضرت آمدند تا منزل آن شخص و او را صدا زدند و فرمودند که به او بگویند على بن الحسین علیه السلام است .
چون آن شخص شنید که حضرت آمده ، گمان کرد حضرت براى جواب گوئى دشنام آمده است !
حضرت تا او را دیدند فرمودند: اى برادر تو نزدم آمدى و مطالبى ناگوار و بد گفتى ، اگر آنچه گفتى از بدى در من است از خداوند مى خواهم که مرا بیامرزد، و اگر آنچه گفتى در من نیست ، خداوند ترا بیامرزد.
آن شخص چون چنین شنید میان دیدگان حضرت را بوسید و گفت : آنچه من گفتم در تو نیست ، و من به این بدى ها سزاوارترم .
(13)


» سید محمد
»» نظرات دیگران ( نظر)

سخنرانی 11 خرداد(شنبه 85 خرداد 13 ساعت 11:4 صبح )

11/3/1385

با تبریک میلاد خانم زینب کبری (س)
همانطور که در جلسه قبل هم از رساله امام خمینی (ره) مسائل زیر آورده شد فهمیدیم که کافران چه کسانی هستند . لذا در داخل یا خارج کشور هر کسی که ازپیامبر و  امام صادق  واهل بیت نگوید کافر است .
مسأله 106 صفحه 18 :
کافر کسی است که :
منکر خدا باشد ؛ برای خدا شریک قرار دهد ؛ پیغمبری رسولش را قبول نداشته باشد ؛
و کسی که در یکی از اینها شک داشته باشد و کسی که ضروریات دینی را منکر باشد .
اینها همه نجس هستند .
مسأله 107 :
مو و پوست و خون و حتی رطوبت شان هم نجس است
مسأله 110:
اگر مسلمانی به یکی از 12 امام دشنام بدهد یا قبول نداشته باشد نجس است .
بارها این حدیث را آورده ایم که امام صادق (ع) فرموده اند :
بشنوید و پیروی کنی از کسانی که شما را می گریانند ولی پندتان می دهند
و پیروی نکنید از کسانیکه شما را می خندانند ولی گولتان می زنند.
و همچنین از رسول خدا (ص) آمده است که هرکس که شما را به مطالب بیهوده سرگرم کند آن شخص دشمن توست . پس دوستان عزیز و برادران و خواهران گرامی بیائید دوست و دشمن را از هم نمییز دهیم و بدانیم که باید حرف چه کسانی را قبول کنیم و در چه جلساتی شرکت کنیم. البته باید توجه داشته باشیم که
          آمدنمان برای خدا باشد، گوش دادن و حفظ کردن برای خدا باشد . اگر اینطور شد انشاءالله خداوند متعال توفیق خواهد داد و عمل خواهیم کرد .
حضرت علی (ع) هم می فرمایند مردم به کمال نمی رسند مگر اینکه :
1- دین فهم شوند .
دوستان عزیز توجه دارند که دین فهمی این نیست که فقط  نماز بخوانیم یا روزه بگیریم ، دین فهمی یعنی اینکه خدا و رسولش از ما چه خواسته اند ، اینکه دروغ نگوئیم ، غیبت نکنیم و ...
در مسأله ذکر شد که چه کسانی کافر ونجس هستند. در حدیثی هم از امام صادق (ع) است که : چنانچه کسی خدا را ستایش کند ، نماز بخواند ، روزه بگیرد ،حج برود سپس به کارهایی که خدا و رسولش حضرت محمد (ص) اشکال بگیرد ( مثلا بگوید اگر اینطور می گفت بهتر بود ) و یا حتی در دلش شک کند او مشرک است .
برادران می دانیم که مشرک از کافر هم بدتر است.
همچنین در قرآن در سوره نساء در آیاتی چون 45 ، 59 و 65 اینچنین آمده است که :
خود را پاک نشمارید ما باید شما را پاک شماریم .
ای کسانیکه ایمان آورده اید اطاعت کنید خدا را ، اطاعت کنید رسول خدا و اطاعت کنید اولولامر را ( منظور اهل بیت رسول الله ) .
ای رسول ما این مردم ایمان ندارند مگر از تو اطاعت کنند .
2- در زندگی میانه رو باشد
3- در ناگواریها صبر کند و از تلخی روزگار فرار نکند .
 همانا مؤمن دینش را از رأیش نگرفته
 همانا مؤمن دینش را از تلویزیون ، آمریکا و اسرائیل و حتی از دولتمردها نگرفته
 بلکه مؤمن دینش را از خدا و رسولش گرفته .
همانا مؤمن قبولی دینش در عملش دیده می شود .
 وکافر هم انکارش را در عملش دیده می شود .


در ادامه چند آیه از قرآن می آوریم :
سوره آل عمران :
111 »» ضرر نمی رسانند آنها ( کافران ) به شما مگر به مقدار اذیت و ملامت می کنند شما را به دینتان
113 »» مؤمنان با کفار مساوی نیستند . مؤمنان قبول اسلام نموده ، پایداری نموده و قائم اند در دین
114 »» ایشان سجده می کنند برای خدا، ایمان می آورند اهل معرفت به روز قیامت و امر به معروف و نهی از منکر می کنند ، می شتابند در کار خیر آن گروه اهل ایمانند .
115 »» و هر چه می کنند از نیکی هرگز پنهان نماند و جزای نیک داده شود و خدا داناست به حال پرهیزکاران

جضرت محمد (ص)
زمانی که در امتم بدعتها هویدا گشت بر هر عالم است که علمش را آشکار کند . و هر که نکند لعنت خدا بر او باد

سوره صحف
2و 3 »» " چرا می گوئید آنچه را که عمل نمکی کنید و چه دشمنی بزرگی شما با خدا دارید . "
 چرا می گویی مسلمانم ولی آثار قبول کردنش در تو دیده نمی شود . چرا به دستوراتش عمل نمی کنی .
5 »»" یاد آور ای پیغمبر آن زمانی را که موسی گفت ای قوم من ، من برای شما رسولم از طرف خدا چرا مرا اذیت می کنید.  "
خدا این همه در قرآنش از اخبار گذشته ها به رسولش فرموده حالا تو از آقا رسول الله نمی گویی مبادا به تو بگویند ‌‌" اخباری "
سوره مبارکه بقره
177 »» " خوبی شما به نماز خواندن و حج رفتن نیست ، خوبی شما در این است که تسلیم خدا و رسولش باشید "
سوره مبارکه محمد :
25 »» آنانکه پس از بیان شدن راه هدایت بر آنها باز به دین پشت کرده و گمراه می کنند مردم را براستی که مرتد شده اند .
سوره اسراء  :
آیات 41 الی  48 :
»» تکرار کردیم و تفصیل دادیم مطالب را از احکام و قصص شاید که مردم متنبه شوند . زیاد نمی شود بر مشرکین در این خواندن مگر رم کردنشان .
قرار دادیم در دلهایشان سر پوشی که نفهمند و در گوششان سنگینی که نشنوند .
می گویند این ستمکاران منافق به مؤمنین که شما پیروی نمی کنید کسی را که سحرش کرده اند . تمام این گفتار کفار را می دانیم
ببین ای پیغمبر برای تو چه مثلهایی زده اند . گمراه شدند از حق در این گمراهی نمی خواهند بشناسند تو را لذا به بیهوده گویی می پردازند .  ««

جوانان عزیز توجه کنید که من چی میگویم او چه می گوید و که چه می گوید نباشد بلکه باید ببینید خدا و رسول گرامیش حضرت محمد (ص) چه می گویند .
اگر دینت اسلام است بدانکه تمام اسلام قرآن و رسولش و اهل بیت هستند .
جوان عزیز میدانی که کسی که سر از بدن حسین فرزند علی مرتضی ، فرزند فاطمه زهرا (س) جدا کرد کی بود . چه کاره بود . بله شمر قبل از واقعه کربلا از جلوی پای حجاج خانه خدا خارها را جمع می کرد اما وقتی پای پول و ملک رسید وسط فرزند زهرا را کشت .
پس جوانان عزیز دین فهم شویم و فقط به نمازمان نگاه نکنیم . 
و بدانیم که بعد از اینکه خودمان دینفهم شدیم حالا برای مباحثه کردن با مردم 3 چیز لازم داریم
1-  وارد بودن در دین
2- حلم و صبر
3- شجاعت
شجاعت این نیست که بزنی تو سر یکی ، شجاعت این است که قرص پای حرفت بایستی .
دوستان بدانیم که مباحثه خوب است اما مجادله نه . و دین ندارد کسی که مجادله را رها نکند هر چند که حق با او باشد .

حضرت محمد (ص) :
کسی که پشت سر مؤمن بی باک بد بگوید اگر بررسی کنید یا از راه زنا است و یا از راه شرکت شیطان

سوره اسراء آیات 56 الی 69 :
 خداوند در این آیات به نکات زیر اشاره دارد :
آن چیز هایی  را که به خدایی گرفته اید نمی تواند ضرری را از شما دفع کند .
آن کسانی را که به خدایی می خوانید ( از جمله مریم و عیسی و فرشتگان ) آنها خود دائما بسوی خدا خود تقرب می جویند .و هر شهری را قبل از قیامت هلاک می کنیم .
و ما ترسی بابت فرستادن  آیاتی  که  ای رسول  مشرکان  از تو می خواهند  نداریم ولی آنها ایمان نمی آورند ( مشرکان خواستند که خدا کوه صفا و مروه را طلا کند )   همانطور  که  به قوم    ثمود شتری خارق العاده دادیم ولی ایمان نیاوردند .
 در خبر است که 70 نفر از بهترینها از قوم ثمود هنگام آمدن شتر از کوه همراه صالح بودند . ولی 64 نفر همانجا گفتند که ما شهادت نمی دهیم و 6 نفر بقیه هم هنگام ورود به شهر خود را در میان مردم پنهان کردند تا به آمدن شتر شهادت ندهند .

پروردگار به همه احاطه دارد نترس و تبلیغ رسالت کن .
ما خوابی را نمودیم به تو قرار ندادیم آنها را مگر آزمایش مردم .
 حضرت در خواب دیده بودند که بوزینه ها از منبرش بالا و پائین می روند . حضرت ناراحت شدند . ولی ندا آمد که اینها بعد از تو اینگونه اند .
 و در ادامه سجده نکردن ابلیس بر انسان را آورده و می فرماید :
و سجده کردند همه بر آدم و ابلیس متکبرانه گفت سجده کنم کسی را که خلق کردی او را از گل .
گفت شیطان چرا تفضیل دادی این آدم خاکی را بر من . اگر تأخیربیندازی و مرا مهلت دهی گمراه می کنم همه را مگر گروه اندکی .
ندا آمد که برو و دور شو از درگاه من که جهنم جزای تو و پیروان توست .
64 »» بلغزان و گمراه کن مردم را هر طور که می توانی به آواز خود ، لشکر بکش و شریک شو در اولاد و مالشان و وعده بده به ایشان وعده های دروغ  .
همانطور که از حدیثی از پیامبر ذکر شد حضرت فرمودند :
 کسی که پشت سر مؤمن بی باک بد بگوید اگر بررسی کنید یا از راه زنا است و یا از راه شرکت شیطان
شخصی پرسید از شرکت شیطان ؟ و حضرت این آیه ( 64 ) را در جواب او گفتند .

و در آیات انتهایی این قسمت اشاره دارد به اینکه وقتی دچار بلایی می شویم ( هچون توفان و سیل و زلزله و ... ) خدا خحدا می کنیم امّا وقتی بلا برطرف شدا خدا را فراموش می کنیم و به کارهای گذشته ادامه می دهیم و خدا می فرماید که آیا احتمال بلایی دیگر نمی دهید .

کتاب اصول کافی
ج4 ص 178
امام علی (ع) گناهان را به سه دسته تقسیم می کند گناه هایی  وجود دارد که با توبه خدا از آنها می گذرد . و گناه هایی وجود دارد که خدا با تنبیه از آنها می گذرد  ولی گناه هایی وجود دارد که  خدا این گناه را نمی آمرزد . این گناه ظلم برخی به برخی دیگران است .
حضرت امام جواد (ع) مرگ را همچون خوابی طولانی می دانند و امام سجاد هم مرگ را برای یا ایمانان مانند کندن لباس چرکین و باز شدن غل و زنجیر و وارد شدن به قصری زیبا می داند.
امام حسی هم در کربلا به یارانش فرمود :
ای اولاد بزرگوار ، شکیبا و صابر باشید که مرگ برای شما همانند پلی است که شما را از این دنیای کثیف به بهشت می رساند .
حضرت محمد (ص) فرموده اند :
بهترین مردم کسانی هستند که
به نیکی کردن خوشحال می شوند
از گناه پشیمان شوند
نعمت الهی را شاکر باشند
هنگام بلا صبر کنند
 چون خشم گیرند فرو خورد 

خدایا شر اشرار  را به خودشان برگردان
خدایا ظهور آقایمان را نزدیکتر بگردان
خدایا به استادمان طول عمر با عزت و با  عافیت عنایت بفرما
سخنرانی 11/3/1385
تهیه شده در
هیئت متوسلین به حضرت علی اکبر (ع)
تهران ، خیابان مالک اشتر – تقاطع خوش
www.aliakbar.ir

 

 


 


» سید محمد
»» نظرات دیگران ( نظر)

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
اوقات شرعی

بازدیدهای امروز: 31 بازدید
بازدیدهای دیروز: 16 بازدید
مجموع بازدیدها: 180441 بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ وضعیت من در یاهو ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

سید محمد - درس اخلاق استاد تهرانی
مدیر وبلاگ : سید محمد[93]
نویسندگان وبلاگ :
استاد (@)[0]


کمی خوشرو و خندان هستم
» پیوندهای روزانه «
هئیت متوسلین به حضرت علی اکبر (ع) [221]
احادیث [215]
علی اکبر تهرانی [312]
درس اخلاق استاد تهرانی [333]
حدیث [210]
سفیر [89]
جشنواره پیامبر اعظم [133]
استشهادیون [260]
[آرشیو(8)]



» لینک دوستان من «
استشهاد
» لوگوی دوستان من «






























» فهرست موضوعی یادداشت ها «
سخنرانی[31] . 500 داستان[19] . سایر موارد[10] . امام زمان[6] . مشعلهای شعله ور[4] . درس اخلاق[2] . سخن هفته[2] . کروکی . مذهب . هیئت متوسلین به حضرت علی اکبر (ع) . تهرانی . در اخلاق درویشان . سخن برگزیده . آدرس هیئت . استاد . استاد تهرانی .
» آرشیو یادداشت ها «
آبان 84
آذر 84
دی 84
بهمن 84
اسفند 84
فروردین 85
اردیبهشت 85
خرداد 85
مهر 85
آبان 85
آذر 85
دی85
بهمن 85
اسفند 85
فروردین 86
خرداد 86
تیر 86
مرداد 86
شهریور 86
» صدای استاد تهرانی «
» اشتراک در خبرنامه «